5 علت برای سفر به کلاله گلستان
به گزارش وبلاگ اسلیم، چیزی که آدم را در سفر به کلاله گلستان مسحور می نماید، زمین فراخی ست که در آن پیش می رویم. انگار که آسمان به زمین دوخته شده باشد و در دلش جلو برویم. فقط هم همین نیست. ابرهای پنبه ای که بالای سرمان اند؛ از هر ابری که تا حالا دیده ایم سفیدتر و نزدیک تر به زمین اند. اسب ها هم هستند که در دشت ها برای خودشان می چرخند و دل از ما می برند.
کلاله گلستان کجاست؟
کلاله در 125 کیلومتری گرگان قرار گرفته و برای رسیدن به آن باید اول به گرگان برویم و شهرهای علی آباد، فاضل آباد، آزادشهر، و مینودشت و گالیکش را پشت سر بگذاریم تا بعد از 2 ساعت به کلاله برسیم. اگر از تهران می خواهیم برویم برترین جهت، جهت فیروزکوه است. به ساری می رسیم و بعد از آنجا به نکا، بهشهر، گلوگاه، بندرگز، کردکوی و بعد گرگان.
راه بهتر قطار تهران-گرگان است؛ یکی از زیباترین جهتهای ریلی ایران. جهتی سرسبز که از روی پل ورسک می گذرد. می توانیم در طول جهت مثلا در گلوگاه بایستیم و در اکبرجوجه گلوگاه که شعبه اصلی اکبرجوجه است غذا بخوریم.
کلاله شهر کوچکی ست، اما از آن که بیرون برویم به جاهای تماشای زیادی می رسیم. مثلا کجا؟
خالدنبی
برای اینکه یکی از حیرت انگیزترین جاهای ایران را ببینیم باید به کلاله گلستان برویم. در جاده ای که انگار قرار نیست تمام گردد رانندگی کنیم و به جایی برسیم که هزاران تپه ماهور دارد؛ به مخمل شبیه و آنقدر زیاد که هرچه نگاه می کنیم تمام نمی گردد.
جاده ای که در آن در حال رانندگی هستیم شباهت زیادی به جاده های قشم دارد؛ کوه هایی از همان جنس. اما شکل کلاژی ابرها می گوید که در کلاله گلستانیم. برای رسیدن به خالدنبی راه طولانی ست، هرچند می توان تا پای آرامگاه خالد نبی با ماشین رفت. سبزی گنبد آرامگاه در بین آن تپه ماهوری ها چیزی نیست که بتوانیم از آن دل بکنیم.
قبرستان خالدنبی
اما برای رفتن به گورستان عجیب و غریب نزدیک خالدنبی دیگر ماشینی در کار نخواهد بود. باید پای پیاده از جهتی باریک بگذریم. گورستان، انگار تکه ای ست جدا از این جهان و شکل قبرها هم این حس را بیشتر القا می نماید. اینجا، گورستانی ست 7000 ساله که سنگ قبرهایش به شکل آلت تناسلی ست؛ خیلی از سنگ قبرها تخریب شده اند و خیلی دیگر هم از حمله های شبانه جان سالم به در برده اند.
بعد از طی جهتی حدودا 40 کیلومتری گنبد کاووس تا کلاله که با خالد نبی 55 کیلومتر فاصله دارد باید به سمت روستای گچی سو حرکت کنید (فاصله این روستا تا قبرستان 6 کیلومتر است). از روستای گچی سو، دشت صاف و هموار ابتدای جاده تبدیل به دشت های تپه ای کوچک و بزرگ می گردد.
آبشار لوه
جنگل ملی گلستان در همان نزدیکی کلاله است و وقتی در آن هستیم ممکن است گراز یا حتی خرس هم ببینیم؛ اما گرازها قبل از اینکه دست از پا خطا کنیم یا زیادی بترسیم لای درخت ها گم می شوند. جاده کنار این جنگل را 14 کیلومتر که به سمت شرق برویم، به جایی می رسیم که جنگل و آبشار لوه را می بینیم. جنگل، جزوی از آبشار لوه است و اسمش را هم از آن گرفته.
جنگل های این منطقه از بکرترین جنگل هایی ست که می توانیم قدم در آن بگذاریم و کمی که برویم تابلوی سبزرنگ آبشار را هم می بینیم. این آبشارها مجموعه ایست از چند آبشار کوچک و بزرگ که خزه ای اند. مسافرانی که از تهران راهی مشهدند، سرراهشان معمولا سری هم به لوه می زنند.
پرورش اسب صوفیان
کلاله، جایی ست که اگر کمی از خود شهر دور شویم می توانیم اسب های در حال پرورش را هم ببینیم. اسب هایی که آزاد و رها در دشت ها برای خود اینطرف و آنطرف می فرایند.
برای تماشا این اسب ها باید به روستای صوفیان در حومه کلاله برویم. در اینجا اصطبلی هست که اسب اصیل ترکمن در آن پرورش داده می گردد؛ اسب هایی که قرار است در مسابقات اسب دوانی و کورس های بهاره با اسب های دیگر رقابت نمایند و با تمام قوا بتازند. در این اصطبل امکان اسب سواری هم داریم.
چشمه زاو
در 45 کیلومتری کلاله به چشمه زاو می رسیم. چشمه زاو یکی از چشمه های پرآب این منطقه است و در نزدیک گرگانرود قرار گرفته. 4/3 کیلومتر از جهت روستای زاو بالا تا چشمه زاو نامناسب است و باید از جاده های خاکی بین مزارع و جنگل بگذریم؛ ولی به چشمه که برسیم خستگی رخت بربسته و می توانیم نفسی تازه کنیم. دلیلی دیگر برای سفر به کلاله گلستان.
منبع: اسنپ تریپ